سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گل نرجس
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 86 آبان 7 توسط قاسم باقرنژاد | نظر بدهید

هرچند که انتظار سهم من و توست
یک شاخه گل از بهار سهم من و توست

آرام قطار عاشقی راه افتاد
یک کوپه از این قطار سهم من و توست!

 

سنگین شدم از خویش، سبکبارم کن
از عطر نسیم صبح، سرشارم کن

دلخسته ام ای عزیز!... دلخسته عزیز!
می خوابم و وقت عشق، بیدارم کن!

 

بر پیرهن خویش غباری داریم
از عشق هنوز یادگاری داریم

هر چند خزان به جانمان افتاده ست
ما نیز برای خود بهاری داریم!

مهدی جان

کدام ساعت از جمعه را به انتظارت بنشینم؟

ان قدر در می زنم این خانه را تا ببینم روی صاحب خانه را

ای گل نرگس در کدامین ادینه زمین زیر باران ظهورت خیس میشود؟

کدامین ادینه لحظه های خاموشمان را روشن می کنی؟

ای افتاب روشنی بخش! چشم ها خیس امدنت هستند.

کی می رسی ای منجی درد مندان؟

بیا و زخم های خسته را شفا بخش.

خواهد امد ای دل دیوانه ام.

او که نامش با لبانم اشناست.

من گل نرگس برایش چیده ام.

باورم کن،خواهد امد،باوفاست. . .

عشق تو گفتیم نمک گیر شدیم

در ساحل چشمان تو تکثیر شدیم

گفتند غروب جمعه خواهی آمد

آنقدر نیامدی که ما پیر شدیم

وقتی تو نیستی همیشه آخرحرفم و حرف آخرم را با بغض می خوانم ...

عمریست لبخندهای لاغر خود را در دل ذخیره می کنم برای روز مبادا ...

اما در صفحه های تقویم روزی به نام مبادا نیست ...

آن روز هر چه باشد روزی شبیه امروز ... روزی شبیه فردا ... روزی درست مثل همین روز ماست ...

اما کسی چه می داند شاید فردا روز مبادا باشد ... هر روز بی تو روز مباداست ...

دیوارهای کوتاه از پشت هفت دیوار ... دیوار من ... دیوار تو ...

آه ... که چقدر فاصله ها زیادند ...

برایم دعا کنید




مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
.:
By Ashoora.ir & Blog Skin :.